با تابع abs می توان قدر مطلق یک عدد را بدست آورد.
مثال :
abs(-15)=15=
فاکتوریل هر عدد طبیعی توی علم ریاضی از حاصلضرب اون عدد در تمام اعداد صحیح و مثبت (اعداد طبیعی) کوچکتر از خودش به دست میاد. فاکتوریل عددی مثل n رو !n مینویسن و «اِن فاکتوریل» میخوننش.
یا بیایم اینطوری بگیم که :
برای ... n = 1 , 2 , 3 ، فاکتوریل n یا میشه گفت n فاکتوریل به این صورت تعریف میشه :
n! = n × (n-1) × ... × 3 × 2 × 1
طبق قرارداد هم فاکتوریل عدد صفر رو برابر یک قرار میدیم. 1 =!0
به عنوان مثال :
4! = 1 × 2 × 3 × 4 = 24
و تابع محاسبه فاکتوریل در اکسل به صورت زیر می باشد.
FACT(۷)======>۵۰۴۰
این تابع براي محاسبه میانگین هارمونیک است
مجموعه ھا مي توانند اعداد . ارايه و يا جدول با محتويات اعداد باشد
اگر مجموعه ھا داراي متن اعداد منطقي يا سلھاي خالي باشد در نتیجه لحاظ نمیشود.
Num داده ھاي كوچكتر يا مساوي صفر خطاي را اعلام مي كند
اعداد يا ارايه ھا با ويرگول از يكديگر جدا مي شود حداكثر ٣٠ آرايه يا اعداد مي تواند در يك فرمول باشد
مثال:راننده ای مسیر تهران-اهواز را با سرعت ۹۰ کیلومتر در ساعت می رود و همین مسیر را با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت باز می گردد متوسط سرعت این راننده چقدر است؟
Harmean(۹۰;۱۰۰)=۹۴/۷۴
این تابع براي محاسبه میانگین ھندسي است
مجموعه ھا مي توانند اعداد . ارايه و يا جدول با محتويات اعداد باشد
اگر مجموعه ھا داراي متن اعداد منطقي يا سلھاي خالي باشد در نتیجه لحاظ نمیشود.
Num داده ھاي كوچكتر يا مساوي صفر خطاي را اعلام مي كند
اعداد يا ارايه ھا با ويرگول از يكديگر جدا مي شود حداكثر ٣٠ آرايه يا اعداد مي تواند در يك فرمول باشد
مثال:شاخص تولید سالانه محصولات کشاورزی کشوری طی چند سال مختلف به شرح زیر است مطلوب است محاسبه متوسط رشد تولیدات کشاورزی این کشور:
سال | ۱۳۷۹ | ۱۳۸۰ | ۱۳۸۱ | ۱۳۸۲ | ۱۳۸۳ | ۱۳۸۴ | ۱۳۸۵ |
شاخص سالانه رشد | ۱۰۷ | ۱۱۱ | ۱۱۵ | ۱۱۷ | ۱۱۹ | ۱۱۴ | ۱۱۸ |
GEOMEAN(107;111;115;117;119;114;118)=۱۱۴/۳۶
=covar(مجموعه اول ، مجموعه دوم)
مجموعه بايد اعداد يا آرايه و يا جدول اعداد باشد.
اگر مجموعه داراي متن يا خالي باششد صفر لحاظ مي شود.
اگر دو مجموعه از نظر تعداد مساوي نباشند خطاي #N/A نمایش داده می شود
covar((4,5,3,4,5),(9,17,7,8,12))=2/۲۸
IF(LEN(A1)=0;0;LEN(TRIM(A1))-LEN(SUBSTITUTE(TRIM(A1);” “;”"))+۱=
شکل کلی تابع
=sumproduct(array1; array2; array3;000000; arrayn)
منظور از array در این فرمول محدوده می باشد.
کاربرد:با این تابع ما می توانیم دو یا چند مجموعه از اعداد را در هم ضرب کرده و نتیجه را با هم جمع کنیم.
شکل کلی تابع
=product(number1;number2;000000;numbern)
کاربرد:این تابع می تواند پس از انتخاب چند خانه به طور مجزا یا پشت سر هم اعداد داخل خانه های انتخاب شده را در هم ضرب کند.
اگر عدد داخل تابع char را عدد 10 بگذاريم خروجي تابع char عمل enter ميشود كاربرد اين موضوع در مواقعي است كه ما ميخواهيم 2 تابع را كه -خروجي انها عدد است در يك سلول تايپ كنيم البته سلول را بايد wraptext هم نمود
function1&char(10)&function2
برای استفاده از این ابزار میتوانید کلید F5 را زده و سپس گزینه Go to Special را انتخاب نمایید و یا از مسیر Home (tab) گزینه Find & Select گزینه Go to Special را بزنید.
تمامی این ابزارها برای انتخاب یا همان Select کردن میباشند که در این مقاله آموزشی میخواهیم آنها را بشناسیم.
فرض کنید خلاصه اطلاعات چندین شرکت را در اختیار دارید و می خواهید آن را به آسانی مشاهده کنید برای اینکار می توانید از ابزار سناریو استفاده کنید.برای مثال در سلول
A1 تایپ کنید نام شرکت .در سلول A2 تایپ کنید در آمد.در سلولA3 تایپ کنید هزینه.درسلول A4 تایپ کنید سود یا زیان سپس در سلول B4 اختلاف سلول B2 و
B3 را با استفاده از فرمول =B2-B3 محاسبه کنید.از منوی Tools گزینه ی Scenarios
را انتخاب کنید.در پنجره ای که باز می شود روی Add کلیک کنید سپس در کادر اول (کادر نام سناریو)تایپ کنید شرکت تضامنی احمد و شرکا و در قسمت Changing cells
محدوده ی B1:B3 را وارد کنید و OK را بزنید.در کادرها به ترتیب وارد کنید:
شرکت تضامنی احمد و شرکا
1000000
1500000
سپس روی Add کلیک کنید و در کادر نام سناریو وارد کنید شرکت تضامنی حسنی و حسینی و OK را بزنید و در کادرها به ترتیب وارد کنید:
شرکت تضامنی حسنی و حسینی
2000000
1750000
و روی Add کلیک کنید و در کادر نام سناریو وارد کنید شرکت تضامنی الف و ب و روی
OK کلیک کنید و در کادرها به ترتیب وارد کنید:
شرکت تضامنی الف و ب
3000000
2850000
و روی OK کلیک کنید.اکنون می توانید با انتخاب نام شرکت و کلیک روی دکمه ی
Show اطلاعات شرکت را در یک قسمت ثابت از اکسل مشاهده کنید.برای اینکه بتوانید از سناریو در شیت های دیگر استفاده کنید از دکمه ی Merge استفاده کنید.
فرض کنید در امتحانات پایان ترم نمرات زیر را کسب کرده اید...
14،15،16،17،18،19
و یک امتحان دیگر باقی مانده است و قصد دارید نمره ای را از آخرین امتحان کسب کنید که معدل نمراتتان 17 بشود.در اینجا می توانید از ابزارGoal Seek استفاده کنید.برای اینکار نمرات کسب شده را در سلولهایA1 تاA6 وارد کنید و سپس در سلولA8
فرمول میانگین را به صورت زیر وارد کنید...
=AVERAGE(A1:A۷)
همانطور که مشخص است سلول A7 نیز که فاقد داده است و قرار است مقدار آن با ابزار
Goal Seek محاسبه شود نیز در فرمول میانگین وجود دارد.حالا از منویTools گزینه
Goal Seek را انتخاب کنید تا پنجره ی آن باز شود.در قسمت Set cell باید آدرسی را وارد کنید که فرمول میانگین را در آن وارد کرده اید بنابراین سلول A8 را وارد کنید.در قسمت
To value باید مقداری را که می خواهید مقدار میانگین به آن مقدار تغییر کند را وارد کنید که در اینجا میانگین مورد نظر ما 17 است که وارد می کنیم و در قسمت
By Changing cell باید آدرس سلولی را وارد کنید که هنوز داده ای در آن وارد نشده است که در اینجا سلول مورد نظر سلول $A$7 است.حال OK را بزنید تا معدل در سلولA8به عدد 17 تغییر پیدا کند و در سلول A7 نیز نمره ای را می بینید که شما باید کسب کنید تا معدلتان 17 بشود.یعنی با کسب نمره 20 معدلتان 17 می شود.
نکته:این گزینه را می توانید به غیر از معدل بر روی فرمول های دیگر نیز پیاده کنید.
فرض کنید با بودجه ای معادل 100000 تومان قصد دارید کالاهایی را خریداری کنید که قیمت آنها را از قبل می دانید ولی دقیقا نمی دانید چه مقدار از هر کالا را خریداری کنید تا برای خرید بقیه ی کالاها با کمبود بودجه مواجه نشوید.در اینجا می توان از ابزار Solver استفاده کرد.برای مثال در سلول A1 تایپ کنید نام کالا و در محدوده A2:A5 به ترتیب وارد کنید:سیب،پرتقال،موز،شیرینی .سپس در سلول B1تایپ کنید قیمت کالا و در محدوده ی B2:B5 به ترتیب وارد کنید:1000 ، 2000 ، 2000 ، 2000
در سلول C1 تایپ کنید "مقدار کالا" و در محدوده ی C2:C5 عدد 1 را وارد کنید.در سلول D1 تایپ کنید"قیمت کل" و در محدوده ی D2:D5 حاصلضرب ستون B در C را وارد کنید.در سلول D6 حاصل جمع محدوده ی D2:D5 را محاسبه کنید.از منوی Tools گزینه Solver را انتخاب کنید.در پنجره ای که باز می شود در قسمت Set Target Cellآدرس سلول D6 را وارد کنید.Equal To را مقدار Value of تنظیم کنید و مقدار آن را 100000 تایپ کنید.در قسمت By Changing Cells آدرس محدوده ی C2:C5 را وارد کنید.سپس روی دکمه ی Add کلیک کنید و در اکسل روی سلول C2 کلیک کنید و از منوی آبشاری در پنجره ی Add Constraint بزرگتر و مساوی ِ را انتخاب کرده و در کادر Constraintعدد 10 را تایپ کنید و در همان پنجره دکمه Add را زده سلول C3را کلیک کنید و همان کار قبلی را انجام دهید برای سلول های C4 و C5 نیز هم چنین.بعد از اعمال این چهار شرط همچنانکه پنجره ی Add Constraint باز است محدوده ی C2:C5 را انتخاب کنید و از منوی آبشاریِ پنجره int را انتخاب کنید(برای گرد شدن مقدارها)و OKرا بزنید و سپس دکمه Solve را بزنید تا اکسل محاسبات را انجام دهد
در خانه a1 تا a10 اعداد را وارد می کنیم سپس از فرمول زیر استفاده می کنیم:
=mode(a1:a10)
در خانه a1 تا a10 اعداد را وارد می کنیم سپس از فرمول زیر استفاده می کنیم:
=Median(A1:A10)
در مواردی شاید نیاز باشد ورودیهای غیر تکراری یک محدوده را شمارش کنید مثلا لیستی از حیوانات را دارید و هدف شما شمارش حیوانات متفاوت لیست است
{=sum(1/countif(a1:a10;a1:a10))}
در مواقعی که اطلاعاتی در یک ستون داشته باشیم و نیاز باشد این اطلاعات در ستون دیگر به صورت مرتب شده یا سورت شده قرار بگیرد میتوان با استفاده از تابع زیر این عمل را انجام داد .
{=LARGE(Data,ROW(INDIRECT(“۱:”&ROWS(Data(((}
ستونی که اطلاعات ما در آن قرار دارد data نامگذاری کردیم و این فرمول را در ستونی دیگری نوشتیم
در داخل این توابع که به صورت ترکیب به کار رفته است تابع indirect را تشریح میکنیم .
کار تابع فوق این است که اگر داخل ان یا سلولی متنی را به صورت ادرس بنویسیم خروجی این تابع ان متن را به ادرس تبدیل مینماید
فقط در استفاده از این تابع باید مدنظر داشته باشیم به تعداد داده های نامگذاری شده فرمول را به صورت آرایه ای بنویسید درغیر اینصورت در سلولهای که برای ان داده های وجود ندارد به خطا برخواهیم خورد
نحوه استفاده از تابع :
تابع Adad كه در زير ارائه شده است يك عدد را بعنوان ورودي گرفته و معادل حروفي آن عدد در زبان فارسي را بعنوان خروجي توليد مي كند. مثلا (Adad(12 مقدار"دوازده" را بعنوان خروجي توليد مي كند.براي استفاده از اين تابع بايد ماژول نوشته شده در ادامه مطلب را كپي (Copy) كرده و يك ماژول جديد در اكسل ایجاد کرده و Paste كنيد .
238 تابع در اکسل وجود دارد که در این جا آنها را معرفی می نماییم.
شکل کلی تابع
=sqrt(number)
کاربرد:این تابع جذر ریشه دوم عدد را محاسبه می کند.ولی برای جذر ریشه سوم و بالاتر باید از طریق زیر عمل کنیم:
فرمول کلی بدین ترتیب است =a1^(1/3) یعنی اگر در خانه a1 عدد 27 را وارد کنیم و در خانه مثلا b2 فرمول قبل را وارد کنیم نتیجه حاصله 3 می شود و برای ریشه های دیگر نیز به همین ترتیب عمل می کنیم.
شکل کلی تابع
=Devsq(number1;number2;000000)
کاربرد:این تابع مجموع مربعات انحرافات از میانگین مجموعه ای از اعداد را محاسبه می کند.
نکته :
برای محاسبه مجموع مربعات انحرافات از میانگین بدون استفاده از این فرمول به طور مثال باید در خانه A1 تا A10 اعدادی را وارد کنیم سپس در خانه A12 میانگین این اعداد را بگیریم و در خانه B1 عدد موجود در A1 را از میانگین موجود در A12 کسر کنیم و تا خانه B10 این فرمول را ادامه دهیم سپس در خانه C1 تا C10 ارقام موجود در خانه B1 تا B10 را به توان 2 برسانیم ومجموع C1 تا C10 را بدست آوریم که همان مجموع مربعات انحرافات از میانگین است ولی به جای این همه کار در ابتدا می توانیم تابع Devsq را نوشته و فقط خانه A1 تا A10 را انتخاب کنیم و مجموع مربعات انحرافات از میانگین را بدست آوریم.
برای اینکه اعداد کسری را طوری در سل های اکسل وارد کنیم که اعمال ریاضی بر روی آنها انجام شود به صورت زیر عمل می کنیم.